معنی فارسی praefoliation
B1پیشبرگدهی، فرایند شکلگیری و رشد اولیه برگها در گیاهان.
The process of initial leaf formation and development in plants.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشبرگدهی میتواند بر نحوهی رشد برگها در بهار تأثیر بگذارد.
مثال:
Praefoliation can affect how leaves develop in spring.
معنی(example):
مطالعهی پیشبرگدهی به ما در درک الگوی برگها کمک میکند.
مثال:
Studying praefoliation helps us understand leaf patterns.
معنی فارسی کلمه praefoliation
:
پیشبرگدهی، فرایند شکلگیری و رشد اولیه برگها در گیاهان.