معنی فارسی praetorianism
C2پرایتوریانیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک گروه خاص، غالباً نظامی، به طور غیررسمی بر ساختار سیاسی یا دولتی تاثیرگذار است.
The influence or control exercised by a military group or elite over political structures.
- NOUN
example
معنی(example):
پرایتوریانیسم به نفوذ یک گروه نظامی یا الیت بر دولت اشاره دارد.
مثال:
Praetorianism refers to the influence of a military or elite group on government.
معنی(example):
پرایتوریانیسم در روم باستان چشمانداز سیاسی آن را شکل داد.
مثال:
The praetorianism in ancient Rome shaped its political landscape.
معنی فارسی کلمه praetorianism
:
پرایتوریانیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک گروه خاص، غالباً نظامی، به طور غیررسمی بر ساختار سیاسی یا دولتی تاثیرگذار است.