معنی فارسی prairies
B1پراوری‌ها، مناطق وسیع و همواری هستند که با چمن و گیاهان علفی پوشیده شده‌اند و رطوبت کمی دارند.
Large, flat areas of grassland with few trees, typically found in North America.
- noun
noun
معنی(noun):
An extensive area of relatively flat grassland with few, if any, trees, especially in North America.
example
معنی(example):
پراوری‌ها به خاطر فضاهای وسیع و مزارع علفی شناخته شده‌اند.
مثال:
The prairies are known for their wide-open spaces and grasslands.
معنی(example):
حیواناتی مانند بوفالو در سراسر پراوری‌ها به طور آزادانه پرسه می‌زنند.
مثال:
Animals like bison roam freely across the prairies.
معنی فارسی کلمه prairies
:
پراوری‌ها، مناطق وسیع و همواری هستند که با چمن و گیاهان علفی پوشیده شده‌اند و رطوبت کمی دارند.
