معنی فارسی prakritic

B1

پرکریتی به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مرتبط با طبیعت و ذات موجودات هستند.

Prakritic relates to the qualities or characteristics of nature.

example
معنی(example):

عناصر پرکریتی مرکز بحث هستند.

مثال:

The prakritic elements are central to the discussion.

معنی(example):

رویکرد او در درک جهان بسیار پرکریتی است.

مثال:

Her approach is very prakritic in its understanding of the world.

معنی فارسی کلمه prakritic

: معنی prakritic به فارسی

پرکریتی به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مرتبط با طبیعت و ذات موجودات هستند.