معنی فارسی prasinous

B2

پرسانوس به رنگ سبز مایل به زرد یا سبز روشن اطلاق می‌شود.

Of a greenish-yellow color; used to describe certain plant leaves.

example
معنی(example):

برگ‌های گیاه پرسانوس هستند و ظاهری منحصر به فرد به آن می‌بخشند.

مثال:

The leaves of the plant are prasinous, giving it a unique appearance.

معنی(example):

او خزه پرسانوس که سطح جنگل را پوشانده بود توصیف کرد.

مثال:

He described the prasinous moss that covered the forest floor.

معنی فارسی کلمه prasinous

: معنی prasinous به فارسی

پرسانوس به رنگ سبز مایل به زرد یا سبز روشن اطلاق می‌شود.