معنی فارسی prawning

B1

ماهی‌گیری به معنی صید ماهی با روش‌های خاص، به‌ویژه با استفاده از دام یا تله.

The act of catching prawns or shrimp, especially in shallow waters.

example
معنی(example):

ماهی‌گیری در شب می‌تواند صیدهای خوبی به همراه داشته باشد.

مثال:

Prawning at night can yield great catches.

معنی(example):

آنها از ماهی‌گیری در ماه‌های تابستان لذت می‌برند.

مثال:

They enjoy prawning during the summer months.

معنی فارسی کلمه prawning

: معنی prawning به فارسی

ماهی‌گیری به معنی صید ماهی با روش‌های خاص، به‌ویژه با استفاده از دام یا تله.