معنی فارسی pre
B1به معنای 'قبل' یا 'از قبل'، برای توصیف اقداماتی که باید قبل از یک فعالیت انجام شوند.
A prefix meaning 'before' or 'in advance', often used to denote actions taken prior to an event.
- preposition
preposition
معنی(preposition):
Before (something significant).
example
معنی(example):
قبل از اینکه بپزید، باید آون را گرم کنید.
مثال:
You need to preheat the oven before baking.
معنی(example):
فراموش نکنید که برای رویداد از قبل ثبت نام کنید.
مثال:
Don't forget to pre-register for the event.
معنی فارسی کلمه pre
:
به معنای 'قبل' یا 'از قبل'، برای توصیف اقداماتی که باید قبل از یک فعالیت انجام شوند.