معنی فارسی pre-flighting
B1پیشپرواز کردن، انجام چکهای اولیه برای اطمینان از آمادگی هواپیما قبل از پرواز.
The act of performing safety checks and inspections prior to flight departure.
- VERB
example
معنی(example):
پیشپرواز کردن شامل چندین بررسی بر روی هواپیما است.
مثال:
Pre-flighting involves multiple checks on the aircraft.
معنی(example):
خلبان مسئول پیشپرواز کردن هلیکوپتر است.
مثال:
The pilot is responsible for pre-flighting the helicopter.
معنی فارسی کلمه pre-flighting
:
پیشپرواز کردن، انجام چکهای اولیه برای اطمینان از آمادگی هواپیما قبل از پرواز.