معنی فارسی pre-make

B1

آماده‌سازی یک چیز قبل از زمان مورد نیاز برای آن.

To prepare something in advance.

example
معنی(example):

ما باید ساندویچ‌ها را قبل از پیک‌نیک آماده کنیم.

مثال:

We should pre-make the sandwiches before the picnic.

معنی(example):

آماده کردن وعده‌های غذایی برای هفته کمک‌کننده است.

مثال:

It’s helpful to pre-make your meals for the week.

معنی فارسی کلمه pre-make

: معنی pre-make به فارسی

آماده‌سازی یک چیز قبل از زمان مورد نیاز برای آن.