معنی فارسی pre-meditations
B2برنامهریزیها یا تفکراتی که به صورت پیشرفته قبل از انجام کاری شکل میگیرند.
Thoughts or plans made beforehand; prior considerations regarding an action.
- NOUN
example
معنی(example):
برنامهریزیهای او در رفتارش در جلسه مشهود بود.
مثال:
His pre-meditations were evident in his calm demeanor during the meeting.
معنی(example):
برنامهریزیهای او به او کمک کرد تا برای تمام نتیجههای ممکن آماده شود.
مثال:
Her pre-meditations helped her prepare for all possible outcomes.
معنی فارسی کلمه pre-meditations
:
برنامهریزیها یا تفکراتی که به صورت پیشرفته قبل از انجام کاری شکل میگیرند.