معنی فارسی pre-ordains

B1

مقدری کردن یا تعیین کردن از قبل.

To decide or determine in advance.

example
معنی(example):

سند دینی پیشنهاد می‌دهد که قدرتی عالی زندگی‌های ما را مقدر می‌کند.

مثال:

The religious doctrine suggests that a higher power pre-ordains our lives.

معنی(example):

او معتقد است که همه چیز به این دلیل رخ می‌دهد که سرنوشت آن را مقدر کرده است.

مثال:

She believes that everything happens because fate pre-ordains it.

معنی فارسی کلمه pre-ordains

: معنی pre-ordains به فارسی

مقدری کردن یا تعیین کردن از قبل.