معنی فارسی pre-plan
B1به عمل برنامهریزی کردن برای یک فعالیت قبل از وقوع آن اشاره دارد.
To plan in advance.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید برای سفر برنامهریزی قبلی انجام دهیم.
مثال:
We need to pre-plan our itinerary for the trip.
معنی(example):
برنامهریزی قبلی برای مدیریت بهتر رویدادها عاقلانه است.
مثال:
It's wise to pre-plan events for better management.
معنی فارسی کلمه pre-plan
:
به عمل برنامهریزی کردن برای یک فعالیت قبل از وقوع آن اشاره دارد.