معنی فارسی pre-preparing
B1پیش آماده‌سازی، عملی که قبل از شروع یک فرایند برای آماده‌سازی مقدماتی انجام می‌شود.
The act of preparing something in advance before the main preparation takes place.
- verb
verb
معنی(verb):
To prepare in advance.
example
معنی(example):
من مواد لازم را برای دستور پخت پیش آماده می‌کنم.
مثال:
I am pre-preparing the ingredients for the recipe.
معنی(example):
او بعدازظهر را به پیش آماده‌سازی برای مهمانی گذراند.
مثال:
She spent the afternoon pre-preparing for the party.
معنی فارسی کلمه pre-preparing
:
پیش آماده‌سازی، عملی که قبل از شروع یک فرایند برای آماده‌سازی مقدماتی انجام می‌شود.
