معنی فارسی pre-programming
B1فرآیند آمادهسازی و تنظیم برنامهنویسی قبل از اجرای آن.
The process of preparing a program or set of instructions before execution.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشبرنامهنویسی برای توسعه نرمافزار ضروری است.
مثال:
Pre-programming is essential for software development.
معنی(example):
او ساعتها را صرف پیشبرنامهنویسی ویژگیهای جدید برنامه کرد.
مثال:
He spent hours on pre-programming the new app features.
معنی فارسی کلمه pre-programming
:
فرآیند آمادهسازی و تنظیم برنامهنویسی قبل از اجرای آن.