معنی فارسی preabundance

B1

پیش‌فراوانی، وضعیت یا محتوای زیاد منابع قبل از آنکه کمبودی به وجود بیاید.

The state of having a large quantity of something available before any potential scarcity arises.

example
معنی(example):

پیش‌فراوانی داده‌ها به تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر منجر می‌شود.

مثال:

The preabundance of data leads to more informed decisions.

معنی(example):

در علم اقتصاد، پیش‌فراوانی به منابع موجود قبل از هر کمبودی اشاره دارد.

مثال:

In economics, preabundance refers to available resources before any scarcity.

معنی فارسی کلمه preabundance

: معنی preabundance به فارسی

پیش‌فراوانی، وضعیت یا محتوای زیاد منابع قبل از آنکه کمبودی به وجود بیاید.