معنی فارسی preachified
B1تبلیغ کردن یا بیان نظرات و عقاید به طریقهای که برای دیگران قابل قبول یا تأثيرگذار باشد.
To state or promote one's beliefs or opinions in a persuasive manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To preach didactically; to sermonize
example
معنی(example):
او ایدههایش را در طول جلسه تبلیغ کرد.
مثال:
She preachified her ideas during the meeting.
معنی(example):
پس از اینکه توسط مربیاش تبلیغ شد، او احساس اعتماد به نفس بیشتری کرد.
مثال:
After being preachified by his mentor, he felt more confident.
معنی فارسی کلمه preachified
:
تبلیغ کردن یا بیان نظرات و عقاید به طریقهای که برای دیگران قابل قبول یا تأثيرگذار باشد.