معنی فارسی preacted

B1

عملی که پیش از یک واقعه یا واقعه‌ای انجام شده است.

Having taken action in response to something beforehand.

example
معنی(example):

او به اطلاعات جدید با تجدید نظر در نقشه‌اش واکنش نشان داد.

مثال:

He preacted to the new information by reassessing his plan.

معنی(example):

تیم به بازخوردی که دریافت کرده بودند پیش واکنش نشان داد.

مثال:

The team preacted to the feedback they received.

معنی فارسی کلمه preacted

: معنی preacted به فارسی

عملی که پیش از یک واقعه یا واقعه‌ای انجام شده است.