معنی فارسی preactive

B1

پیش‌فعال به معنای اقدام کردن قبل از وقوع یک مشکل یا وضعیت.

Acting in anticipation of future problems or needs.

example
معنی(example):

پیش‌فعال بودن می‌تواند به جلوگیری از مشکلات قبل از بروز آنها کمک کند.

مثال:

Being preactive can help avoid problems before they arise.

معنی(example):

او رویکرد پیش‌فعالی در مدیریت ریسک‌ها دارد.

مثال:

She has a preactive approach to managing risks.

معنی فارسی کلمه preactive

: معنی preactive به فارسی

پیش‌فعال به معنای اقدام کردن قبل از وقوع یک مشکل یا وضعیت.