معنی فارسی preadmission

B2

پیش‌پذیرش، فرایند یا وضعیت پذیرش اولیه به مؤسسه‌ای قبل از ثبت‌نام نهایی.

The process or status of initial acceptance into an institution before final enrollment.

example
معنی(example):

او یک نامه پیش‌پذیرش از دانشگاه دریافت کرد.

مثال:

She received a preadmission letter from the university.

معنی(example):

پیش‌پذیرش برای درخواست به برخی مدارس ضروری است.

مثال:

Preadmission is necessary for applying to certain schools.

معنی فارسی کلمه preadmission

: معنی preadmission به فارسی

پیش‌پذیرش، فرایند یا وضعیت پذیرش اولیه به مؤسسه‌ای قبل از ثبت‌نام نهایی.