معنی فارسی preadvertised
B1پیشتبلیغ شده به حالتی اطلاق میشود که تبلیغات برای یک رویداد یا محصول پیش از زمان آن انجام شده باشد.
Describes something that has been promoted or advertised before its scheduled time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کنسرت پیشتبلیغ شده جمعیت زیادی را جذب کرد.
مثال:
The preadvertised concert attracted a large crowd.
معنی(example):
بلیتهای نمایش پیشتبلیغ شده به سرعت فروخته شد.
مثال:
Tickets for the preadvertised show sold out quickly.
معنی فارسی کلمه preadvertised
:
پیشتبلیغ شده به حالتی اطلاق میشود که تبلیغات برای یک رویداد یا محصول پیش از زمان آن انجام شده باشد.