معنی فارسی preadvisable
B1پیشمشاورهای، به معنای اینکه چیزی باید قبل از عمل در نظر گرفته شود.
Recommended to be considered or done beforehand.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قبل از ارائه، بررسی تمام حقایق خود پیشمشاورهای است.
مثال:
It is preadvisable to check all your facts before presenting.
معنی(example):
یافتن یک مشاور برای رشد شغلی اغلب پیشمشاورهای است.
مثال:
Finding a mentor is often preadvisable for career growth.
معنی فارسی کلمه preadvisable
:
پیشمشاورهای، به معنای اینکه چیزی باید قبل از عمل در نظر گرفته شود.