معنی فارسی preafflict

B1

آسیب یا نگرانی را از قبل به کسی وارد کردن، به معنی ایجاد استرس یا اضطراب در افراد پیش از وقوع یک رویداد.

To afflict or worry someone ahead of time; to cause concern or distress before an event.

example
معنی(example):

او به نظر می‌رسید که دوستانش را از بابت امتحان نگران کند.

مثال:

He seemed to preafflict his friends with worry about the exam.

معنی(example):

شما نباید به خودتان در مورد عدم قطعیت‌های آینده نگرانی ایجاد کنید.

مثال:

You shouldn’t preafflict yourself over future uncertainties.

معنی فارسی کلمه preafflict

: معنی preafflict به فارسی

آسیب یا نگرانی را از قبل به کسی وارد کردن، به معنی ایجاد استرس یا اضطراب در افراد پیش از وقوع یک رویداد.