معنی فارسی prealphabet

B1

ترتیب یا سیستمی که در آن چیزها قبل از نظم الفبایی دسته‌بندی می‌شوند.

An order or system that categorizes items before they are organized alphabetically.

example
معنی(example):

معلم کتاب‌ها را در یک ترتیب پیش‌الفبایی مرتب کرد.

مثال:

The teacher arranged the books in a prealphabet order.

معنی(example):

در یک سیستم پیش‌الفبایی، دسته‌ها قبل از حروف اولویت دارند.

مثال:

In a prealphabet system, categories are prioritized before letters.

معنی فارسی کلمه prealphabet

: معنی prealphabet به فارسی

ترتیب یا سیستمی که در آن چیزها قبل از نظم الفبایی دسته‌بندی می‌شوند.