معنی فارسی preambulate

B1

پیشامدی کردن، به مفهوم قدم زدن یا گشتن در جزئیات مقدماتی.

To walk through or assess introductory details before addressing the main subject.

example
معنی(example):

آنها قبل از اتخاذ تصمیم به بررسی مسائل می‌پردازند.

مثال:

They preambulate through the issues before making a decision.

معنی(example):

پیشامدی کردن به این معناست که از جزئیات مقدماتی عبور کنید.

مثال:

To preambulate is to walk through the preliminary details.

معنی فارسی کلمه preambulate

: معنی preambulate به فارسی

پیشامدی کردن، به مفهوم قدم زدن یا گشتن در جزئیات مقدماتی.