معنی فارسی preamp
B1پیشتقویتکننده، دستگاهی که سیگنالها را قبل از تقویت اصلی افزایش میدهد.
A device that amplifies a low-level signal before it is sent to a power amplifier.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Preamplifier
verb
معنی(verb):
Preamplify
example
معنی(example):
آنها از یک پیشتقویتکننده برای بهبود کیفیت صدا استفاده کردند.
مثال:
They used a preamp to enhance the sound quality.
معنی(example):
یک پیشتقویتکننده برای ضبط سیگنالهای ضعیف ضروری است.
مثال:
A preamp is essential for recording low-level signals.
معنی فارسی کلمه preamp
:
پیشتقویتکننده، دستگاهی که سیگنالها را قبل از تقویت اصلی افزایش میدهد.