معنی فارسی preapprove
B1پیش تایید کردن، تأیید کردن یا مجاز شمردن چیزی قبل از اقدام نهایی.
To grant permission or approval in advance before a final decision.
- VERB
example
معنی(example):
بانک میتواند درخواست شما را پیش تایید کند.
مثال:
The bank can preapprove your application.
معنی(example):
ما باید تغییرات را قبل از ارسال پیش تایید کنیم.
مثال:
We need to preapprove the changes before sending them out.
معنی فارسی کلمه preapprove
:
پیش تایید کردن، تأیید کردن یا مجاز شمردن چیزی قبل از اقدام نهایی.