معنی فارسی prebaptize

B1

عمل تعمید دادن یا آماده‌سازی پیش از مراسم رسمی تعمید.

To perform a baptism or prepare for it before the official ceremony.

example
معنی(example):

کلیسا نوزادان را در طول مراسم پیش از تعمید خواهد کرد.

مثال:

The church will prebaptize infants during the service.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که کودک خود را وقتی چند ماهه بود، پیش از تعمید کنند.

مثال:

They decided to prebaptize their child when he was a few months old.

معنی فارسی کلمه prebaptize

: معنی prebaptize به فارسی

عمل تعمید دادن یا آماده‌سازی پیش از مراسم رسمی تعمید.