معنی فارسی prebarbarous
B1پیشباربروس به توصیف وضعیتی اشاره دارد که هنوز به فرهنگ پیشرفتهای نرسیده است.
Describing a state that lacks civilized qualities or refinement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قبیلههای پیشباربروس برای بقا در شرایط سخت میجنگیدند.
مثال:
The prebarbarous tribes fought for survival in harsh conditions.
معنی(example):
زندگی در دورهٔ پیشباربروس اغلب وحشیانه بود.
مثال:
Life in a prebarbarous era was often brutal.
معنی فارسی کلمه prebarbarous
:
پیشباربروس به توصیف وضعیتی اشاره دارد که هنوز به فرهنگ پیشرفتهای نرسیده است.