معنی فارسی prebinds

B1

پیش‌بند کردن، عمل اتصال موقت یا اولیه چندین بخش از متون برای سازمان‌دهی بهتر محتوا.

The act of temporarily binding documents or sections together for better organization.

example
معنی(example):

سیستم گزارش‌ها را قبل از توزیع به تیم پیش‌بند می‌کند.

مثال:

The system prebinds the reports before distribution to the team.

معنی(example):

او چندین فصل را پیش‌بند می‌کند تا فرآیند ویرایش آسان‌تر شود.

مثال:

He prebinds several chapters to make the editing process easier.

معنی فارسی کلمه prebinds

: معنی prebinds به فارسی

پیش‌بند کردن، عمل اتصال موقت یا اولیه چندین بخش از متون برای سازمان‌دهی بهتر محتوا.