معنی فارسی prebreathe
B1عمل پیش از نفس گرفتن برای تنظیم فشار در ارتفاعات.
To breathe in preparation for high-altitude environments.
- VERB
example
معنی(example):
قبل از پایین آمدن به ارتفاعات بالاتر باید پیشنفس بکشید.
مثال:
You should prebreathe before descending to higher altitudes.
معنی(example):
ورزشکاران معمولاً هنگام تمرین در ارتفاعات بالا پیشنفس میکشند.
مثال:
Athletes often prebreathe when training at high altitudes.
معنی فارسی کلمه prebreathe
:
عمل پیش از نفس گرفتن برای تنظیم فشار در ارتفاعات.