معنی فارسی prebronze
B1مربوط به مراحل یا مدلهایی که قبل از آمادهسازی برای برنز وجود دارند.
Pertaining to stages or models that exist before preparing for bronze casting.
- OTHER
example
معنی(example):
هنرمند یک مدل پیشبرنزی قبل از ریختن مجسمه ساخت.
مثال:
The artist created a prebronze model before casting the statue.
معنی(example):
آنها از یک پوشش پیشبرنزی برای تضمین کیفیت استفاده کردند.
مثال:
They used a prebronze finish to ensure quality.
معنی فارسی کلمه prebronze
:
مربوط به مراحل یا مدلهایی که قبل از آمادهسازی برای برنز وجود دارند.