معنی فارسی precampaign

B1

فعالیت‌هایی که قبل از کمپین اصلی انجام می‌شود تا زمینه‌سازی لازم را برای آن فراهم کند.

Actions taken before a major campaign to build awareness or support.

example
معنی(example):

فعالیت‌های پیش کمپین زمینه‌ساز رویداد اصلی ما بودند.

مثال:

The precampaign activities set the stage for our main event.

معنی(example):

در طول پیش کمپین، ما حمایت جامعه را جمع‌آوری کردیم.

مثال:

During the precampaign, we gathered support from the community.

معنی فارسی کلمه precampaign

: معنی precampaign به فارسی

فعالیت‌هایی که قبل از کمپین اصلی انجام می‌شود تا زمینه‌سازی لازم را برای آن فراهم کند.