معنی فارسی precentory
B1پیشصدمین به روشها و دستورالعملهایی اشاره دارد که قبل از صدمین سالگرد تنظیم شدهاند.
Relating to guidelines or practices established prior to a centennial.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
راهنماییهای پیشصدمین به بهبود روند کمک کرد.
مثال:
The precentory guidelines helped to streamline the process.
معنی(example):
به طور پیشصدمین، تصمیمات به سرعت اتخاذ شد.
مثال:
In a precentory manner, decisions were made quickly.
معنی فارسی کلمه precentory
:
پیشصدمین به روشها و دستورالعملهایی اشاره دارد که قبل از صدمین سالگرد تنظیم شدهاند.