معنی فارسی preciseness

B2

دقت، ویژگی یا حالت دقیق بودن و جزئیات بالا در انجام کار یا اندازه‌گیری.

The quality or state of being precise; exactness.

example
معنی(example):

دقت اندازه‌گیری‌های او شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The preciseness of her measurements was impressive.

معنی(example):

او از دقت در کار هنرمند قدردانی کرد.

مثال:

He appreciated the preciseness in the artist's work.

معنی فارسی کلمه preciseness

: معنی preciseness به فارسی

دقت، ویژگی یا حالت دقیق بودن و جزئیات بالا در انجام کار یا اندازه‌گیری.