معنی فارسی precisionist

B2

هنرمندی که بر روی دقت و جزئیات در نقاشی و هنر دیگر تأکید دارد.

An artist who focuses on precision and detail in their artistic works.

example
معنی(example):

هنرمند دقت‌گرا ساعت‌ها را صرف کامل کردن هر جزئیات نقاشی کرد.

مثال:

The precisionist artist spent hours perfecting every detail of the painting.

معنی(example):

به عنوان یک دقت‌گرا، او به اهمیت دقت در تمامی آثارش باور داشت.

مثال:

As a precisionist, she believed in the importance of accuracy in all her works.

معنی فارسی کلمه precisionist

: معنی precisionist به فارسی

هنرمندی که بر روی دقت و جزئیات در نقاشی و هنر دیگر تأکید دارد.