معنی فارسی preclassical
B2به دوره‌ای پیش از کلاسیک اشاره دارد، که تحت تأثیر سبک‌ها و شیوه‌های منحصر به فرد فرهنگ‌های کهن است.
Relating to a period before the classical era, characterized by unique styles and traditions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a period before a classical period
معنی(adjective):
Describing the period following the baroque
example
معنی(example):
این تحقیق بر ادبیات پیش‌کلاسیک از فرهنگ‌های باستانی متمرکز است.
مثال:
The research focuses on preclassical literature from ancient cultures.
معنی(example):
هنر پیش‌کلاسیک معمولاً فاقد تکنیک‌های رسمی دوره‌های بعدی است.
مثال:
Preclassical art often lacks the formal techniques of later periods.
معنی فارسی کلمه preclassical
:
به دوره‌ای پیش از کلاسیک اشاره دارد، که تحت تأثیر سبک‌ها و شیوه‌های منحصر به فرد فرهنگ‌های کهن است.
