معنی فارسی precollegiate
B2پیشکالجی به دانشآموزانی اطلاق میشود که هنوز به کالج نرفتهاند و در دورههای آموزشی مطابق با نیازهای ورودی کالج شرکت میکنند.
Relating to students who are preparing to enter college.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشآموز پیشکالجی در کارگاههایی برای بهبود مهارتهای نوشتن شرکت کرد.
مثال:
The precollegiate student attended workshops to improve writing skills.
معنی(example):
بسیاری از برنامههای پیشکالجی بر توسعه تفکر انتقادی تمرکز دارند.
مثال:
Many precollegiate programs focus on developing critical thinking.
معنی فارسی کلمه precollegiate
:
پیشکالجی به دانشآموزانی اطلاق میشود که هنوز به کالج نرفتهاند و در دورههای آموزشی مطابق با نیازهای ورودی کالج شرکت میکنند.