معنی فارسی precompiling
B1عمل پیشکامپایل کردن به فرایند آمادهسازی کد اشاره دارد.
The process of preparing code for optimization before execution.
- VERB
example
معنی(example):
پیشکامپایل کردن میتواند منجر به زمان پاسخ سریعتر در برنامهها شود.
مثال:
Precompiling can lead to faster response times in applications.
معنی(example):
تیم در حال پیشکامپایل کردن کد برای اطمینان از کارایی در زمان اجرا است.
مثال:
The team is precompiling the code to ensure efficiency during deployment.
معنی فارسی کلمه precompiling
:
عمل پیشکامپایل کردن به فرایند آمادهسازی کد اشاره دارد.