معنی فارسی precomplicate

B1

پیچیده کردن به معنای افزودن موانع یا مشکلات غیرضروری به یک کار یا فرآیند است.

To make something more complex than necessary.

example
معنی(example):

فرآیند را پیچیده نکنید؛ آن را ساده نگه‌دارید.

مثال:

Don’t precomplicate the process; keep it simple.

معنی(example):

باید از پیچیده کردن برنامه‌های خود خودداری کنیم.

مثال:

We need to avoid precomplicating our plans.

معنی فارسی کلمه precomplicate

: معنی precomplicate به فارسی

پیچیده کردن به معنای افزودن موانع یا مشکلات غیرضروری به یک کار یا فرآیند است.