معنی فارسی precompoundly
B1به صورت پیشمرکب استفادهشدن اصطلاحات یا عبارات را توصیف میکند.
Used to describe the manner in which terms or phrases are utilized in a precompound form.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اصطلاح در نوشتار فنی پیچیده به صورت پیشمرکب استفاده میشود.
مثال:
The term is used precompoundly in complex technical writing.
معنی(example):
او مفهوم را به صورت پیشمرکب برای وضوح توضیح داد.
مثال:
She explained the concept precompoundly for clarity.
معنی فارسی کلمه precompoundly
:
به صورت پیشمرکب استفادهشدن اصطلاحات یا عبارات را توصیف میکند.