معنی فارسی precompulsion

B1

پیش‌فشاری به معنای نیازی داخلی برای انجام یک عمل خاص قبل از وقوع آن عمل است.

An internal pressure or urge to act in a certain way before a specific event or situation.

example
معنی(example):

معمولاً یک پیش‌فشاری برای عمل کردن هنگام مواجهه با ضرب‌الاجل وجود دارد.

مثال:

There is often a precompulsion to act when faced with a deadline.

معنی(example):

او احساس پیش‌فشاری برای عذرخواهی داشت حتی زمانی که تقصیر او نبود.

مثال:

She felt a precompulsion to apologize even when it wasn't her fault.

معنی فارسی کلمه precompulsion

: معنی precompulsion به فارسی

پیش‌فشاری به معنای نیازی داخلی برای انجام یک عمل خاص قبل از وقوع آن عمل است.