معنی فارسی preconceives
B1پیشتصور کردن به معنای ساختن تصوری یا نظری درباره چیزی قبل از وقوع آن است.
To form an opinion or idea about something before it occurs.
- VERB
example
معنی(example):
او اغلب واکنشهایش را به انتقادها پیشتصور میکند.
مثال:
She often preconceives her reactions to criticism.
معنی(example):
او راهحلهای ممکن برای مشکلات را پیشتصور میکند.
مثال:
He preconceives possible solutions to problems.
معنی فارسی کلمه preconceives
:
پیشتصور کردن به معنای ساختن تصوری یا نظری درباره چیزی قبل از وقوع آن است.