معنی فارسی preconceptions
B1مفاهیم یا تصورات قبلی که بر اساس اطلاعات ناکافی یا تجربه‌های پیشین شکل گرفته است.
Beliefs or ideas formed beforehand, often regarding something or someone based on limited information.
- noun
noun
معنی(noun):
An opinion formed before obtaining adequate evidence, especially as the result of bias or prejudice.
معنی(noun):
A prejudice that prevents rational consideration of an issue.
example
معنی(example):
پیش‌فرض‌های او دربارهٔ شهر بعد از بازدید تغییر کرد.
مثال:
Her preconceptions about the city changed after she visited.
معنی(example):
بسیاری از مردم نسبت به فرهنگ‌های مختلف پیش‌فرض‌هایی دارند.
مثال:
Many people have preconceptions about different cultures.
معنی فارسی کلمه preconceptions
:
مفاهیم یا تصورات قبلی که بر اساس اطلاعات ناکافی یا تجربه‌های پیشین شکل گرفته است.
