معنی فارسی precondensed

B2

پیش‌فشرده، موادی که قبل از استفاده به فرآیند فشردگی رسیده‌اند.

Materials that have been condensed before use, often for efficiency.

example
معنی(example):

واحد پیش‌فشرده انرژی مصرفی را کاهش می‌دهد.

مثال:

The precondensed unit helps in reducing energy consumption.

معنی(example):

آنها از مواد پیش‌فشرده برای پروژه خود استفاده کردند.

مثال:

They utilized precondensed materials for their project.

معنی فارسی کلمه precondensed

: معنی precondensed به فارسی

پیش‌فشرده، موادی که قبل از استفاده به فرآیند فشردگی رسیده‌اند.