معنی فارسی precongressional
B1مرتبط با جلسه یا فعالیتهای قبل از برگزاری کنگره.
Relating to events or meetings that occur before a congress.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جلسه پیشکنگره برای هفته آینده برنامهریزی شده بود.
مثال:
The precongressional meeting was scheduled for next week.
معنی(example):
او قبل از رویداد در یک جلسه توجیهی پیشکنگره شرکت کرد.
مثال:
She attended a precongressional briefing before the event.
معنی فارسی کلمه precongressional
:
مرتبط با جلسه یا فعالیتهای قبل از برگزاری کنگره.