معنی فارسی preconize

B1

پیش‌گویی کردن، پیش‌بینی یا توصیه اقداماتی قبل از وقوع یک رویداد.

To predict or recommend actions to be taken before an event occurs.

verb
معنی(verb):

To proclaim in public; especially (of the Pope) to announce the appointment of a bishop

example
معنی(example):

متخصصان اغلب بهترین شیوه‌ها را برای کسب‌وکارها پیشگویی می‌کنند.

مثال:

Experts often preconize the best practices for businesses.

معنی(example):

او اقدام‌های پیشگیرانه را در مراقبت‌های بهداشتی پیشگویی می‌کند.

مثال:

He preconizes preventive measures in health care.

معنی فارسی کلمه preconize

: معنی preconize به فارسی

پیش‌گویی کردن، پیش‌بینی یا توصیه اقداماتی قبل از وقوع یک رویداد.