معنی فارسی preconjectured

B1

پیش‌حدس شده، به حالتی اطلاق می‌شود که پیش از اینکه شواهد کافی وجود داشته باشد، پیش‌فرضی مطرح می‌شود.

To have formed an opinion or conclusion based on incomplete evidence.

example
معنی(example):

او نتایج را بر اساس یافته‌های اولیه پیش‌حدس کرد.

مثال:

She preconjectured the results based on initial findings.

معنی(example):

دانشمند تأثیرات آزمایش را پیش‌حدس کرد.

مثال:

The scientist preconjectured the effects of the experiment.

معنی فارسی کلمه preconjectured

: معنی preconjectured به فارسی

پیش‌حدس شده، به حالتی اطلاق می‌شود که پیش از اینکه شواهد کافی وجود داشته باشد، پیش‌فرضی مطرح می‌شود.