معنی فارسی preconversational
B1مرحله یا فرآیند پیش از آغاز یک گفتوگو، جایی که افراد اطلاعات اولیه را رد و بدل میکنند.
The stage or process before a conversation begins, where initial information is exchanged.
- OTHER
example
معنی(example):
قبل از شروع بحث، ما یک تبادل پیشگفتاری داشتیم.
مثال:
Before starting the discussion, we had a preconversational exchange.
معنی(example):
مرحله پیشگفتاری برای ایجاد رابطه مهم است.
مثال:
The preconversational stage is important for building rapport.
معنی فارسی کلمه preconversational
:
مرحله یا فرآیند پیش از آغاز یک گفتوگو، جایی که افراد اطلاعات اولیه را رد و بدل میکنند.