معنی فارسی preconvey

B1

عمل انتقال مفهوم یا اطلاعات قبل از واقع شدن یک رویداد.

To communicate information or a message in advance.

example
معنی(example):

مهم است که پیام خود را به‌وضوح پیش از انتقال بیان کنید.

مثال:

It is important to preconvey your message clearly.

معنی(example):

آنها ترجیح می‌دهند که نیات خود را پیش از انجام معامله بیان کنند.

مثال:

They prefer to preconvey their intentions before making a deal.

معنی فارسی کلمه preconvey

: معنی preconvey به فارسی

عمل انتقال مفهوم یا اطلاعات قبل از واقع شدن یک رویداد.