معنی فارسی precounseled
B1مشاورهای که به افراد قبل از رویداد یا تصمیم اتخاذ شده ارائه میشود.
Having received advice or guidance prior to a specific event or decision.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از دریافت مشاوره پیشمشاورهای احساس اطمینان بیشتری کرد.
مثال:
She felt more confident after being precounseled.
معنی(example):
شرکتکنندگان قبل از رویداد مشاورتی پیشمشاورهای دریافت کردند.
مثال:
The participants were precounseled to prepare for the event.
معنی فارسی کلمه precounseled
:
مشاورهای که به افراد قبل از رویداد یا تصمیم اتخاذ شده ارائه میشود.